تألیف و ترجمه: حمید وثیق زاده انصاری
منبع:راسخون




 
برای دانستن اهمیت جامعه، بایستی بدانیم جامعه به چه معنایی است. مطلب پیش رو را مطالعه نمایید تا از اهمیت جامعه مطلع گردید.
بشر موجودی است اجتماعی. ما در یک جامعه زندگی می‌کنیم و علاقه‌مندیم که احساسات، شادیها و غمهایمان را با دوستان، خویشاوندان و دیگران شریک باشیم. تمایل به با هم بودن و تعلق داشتن، در کل منجر به ایجاد جامعه می‌شود. جامعه اصطلاح وسیعتری داشته و معنای ضمنی بزرگتری را شامل می‌شود. در حال حاضر اینترنت به ایجاد پیوند افراد در جوامع مختلف کمک به سزایی کرده است. در هر حال، آیا دوست ندارید ارزش این اصطلاح را بدانید؟

اهمیت جامعه

معمولاً جامعه به گروهی از افراد گفته می‌شود که در یک منطقه‌ی جغرافیایی زندگی می‌کنند. این افراد از برخی هنجارهای اجتماعی و برخی ارزشهای رایج میان خودشان تبعیت می‌کنند. بدین لحاظ، در جهان جوامع بسیاری وجود دارند که به وسیله‌ی زبان، فرهنگ یا منطقه‌ی جغرافیایی از یک دیگر جدا می‌شوند. با توجه به این که جوامع به طرق مختلفی به یک دیگر مربوط می‌شوند، بنا بر این تمام دنیا را به یک جامعه‌ی واحد تبدیل می‌کنند.
مفهوم جامعه جهت بر قراری آرامش و هماهنگی در میان اجتماع بسیار مهم است. تقسیم کار، احساس اتحاد، با هم بودن، همکاری ـ تمام اینها به بر قراری جوی سالم که مملو از یگانگی، هماهنگی و دوستی است، کمک می‌کند. مفهوم یک جامعه در پرورش احساس بین المللی به همان اندازه‌ی احساس برادری بین المللی مهم است. اجازه دهید این نکات را مورد بحث قرار دهیم، که درصورت نبود هرکدام هرج و مرج زیادی در این جامعه به وجود می‌آید.

حس با هم بودن

حس با هم بودن در درون روح هر فردی قرار دارد. این حس از توجه و وابستگی به خودمان نشأت می‌گیرد. از دوران کودکی تا بزرگ سالی، ما به اعضای خانواده، خویشاوندان، همسایگان و دوستانمان توجه داریم. این کار به نیازی از هم بستگی و صمیمیت در میان مردم منجر می‌شود که به ایجاد یک جامعه کمک می‌کند. ما گرایش داریم که با یک دیگر در هر جشنواره یا رسم و رسومات اجتماعی لذت ببریم. این نوعی حس اجتماعی است. بدون جامعه افراد تنها خواهند بود، آنها کسی را نخواهند داشت تا با او صحبت کنند و یا با او احساساتشان را به اشتراک گذارند.

تقسیم کار

ما کارهای خود را با یک دیگر تقسیم می‌کنیم و این تقسیم کاری منجر به وابستگی ما به کار دیگران در بخشهای متفاوت می‌گردد. جهت انجام هر کاری در زندگیمان، ما مجبوریم به غیر از اعضای خانواده به افراد دیگر نیز تکیه کنیم. به عنوان مثال، کفاشها، کفشهای ما را تعمیر می‌کنند، سلمانی موهایمان را کوتاه می‌کند، خیاط لباسهای شیک برایمان می‌دوزد، قصاب برایمان گوشت را تکه تکه می‌کند، قناد برایمان بیسکویت می‌پزد، مهندسان برایمان خانه می‌سازند و هزاران مورد دیگر. همه‌ی این افراد جزئی از جامعه می‌باشند و بدون آنها زندگی ما بسیار سخت خواهد شد. بنا بر این تقسیم کار برای یک جامعه‌ی خوش ساخت و با عمل کرد درست، مهم است.

همکاری

فکر تشکیل جامعه از آن جا به حقیقت می‌پیوندد که مردم دوست دارند با یک دیگر هم کاری کنند. حس هم کاری در خانه شروع و منجر به احساسی قوی از نوع دوستی می‌شود.

احساس اتحاد

در یک جامعه مردم در ارتباط با یک دیگر زندگی می‌کنند. احساس اتحاد احساس مشترک انسانی است. این احساس کمک می‌کند که صلح و هماهنگی را در جامعه برقرار کنیم. بدون داشتن احساس اتحاد در جامعه و یا اجتماع هرج و مرج و نا هماهنگی به وجود می‌آید. بنا بر این، این نکته نقش مهمی در ایجاد یک جامعه‌‌ی سر زنده و با نشاط ایفا می‌کند.
به همین ترتیب، با وجود تمام این نکات در ترکیبی متعالی، یک جامعه می‌تواند به ساخت یک اجتماع آرام و مترقی کمک کند. هم چنین هر گونه عدم تعادل می‌تواند به مشکلات بی حد و حصری منجر شود که عامل بر هم زننده‌ی صلح و آرامش در سراسر جهان هستند.